شورشی
آموزش انواع شورش، جنبش، کفر گویی، ناسازگاری مدنی، معدنی، آلی و غیره...
هفت نکته

روز 21 بهمن ماه 1385 یک سری اتفاقات جالبی افتاد که ذکرش خالی از لطف نیست. شایان ذکر است که تمام این اتفاقات در رسانه حکومتی افتاد.


1- اخبار 20:30 بلر ایرانیان را به خاطر پافشاری بر برنامه هسته ای «احمق» می نامد. از آن طرف آسوشیتد پرس می گوید ایرانیان از احتمال حمله امریکا «ترسیده اند» و نگرانند. مجری کلمات «احمق» و «ترسیده اند» را طوری می گوید که یعنی ای وای! ببینید عجب توهینی کرده اند... به شما ملت غیور گفته اند احمق و ترسو، انگار که انرژی هسته ای حق مسلم شما نیست... حالا برای اینکه خیطشان کنید فردا با حضور گسترده در خیابانها با آرمان امام و شهدا تجدید میثاق کنید و بگویید احمق و ترسو خودتی بلر!ا


2- در همان برنامه خبری، وزیر دفاع امریکا به زبان خودش (یعنی انگلیسی!) با زیرنویس فارسی (که یعنی ما این یکی را دیگر از خودمان در نیاورده ایم) می گوید برای چندمین بار تکرار می کند که قصد حمله به ایران را ندارد. اینجاست که ما می فهمیم آره بابا این امریکایی ها هستند که از ما می ترسند!ا


3- ساعت 9 شب سریال آبگوشتی را قطع می کنند، تصاویر گلچین شده انقلاب از چادری ها و ملاها در صف اول انقلابیان! را نشانمان می دهند و یک آقایی با صدای حماسی که قلب هر انسان استبداد زدهٴ حق طلبی را حالی به حولی می کند یک سری شر و ور بار می کند که یعنی آره، این ملاها و حزب اللهی ها بودند که انقلاب کردند، بعد چند جمله از شاپور بختیار بدبخت را پخش می کنند و سپس بیانات حضرت امام در باب به دهان این دولت کوبیدن و به پشتوانهٴ این ملت فلان و بهمان کردن.... سپس الله اکبر بازی شروع می شود که جز چند تا بچهٴ شوخ بیکار بقیه به علت تکراری شدن بازی از آن کناره گیری می کنند


4- بعد از یک دقیقه الله اکبر بازی، این جمله در صفحه تلویزیون نمایان می شود «حالا نوبت ماست» یعنی ای مردم مفت خور، ملاها و حزب اللهی ها انقلاب کردند و شما بیکار نشستید و نظاره گر بودید! حالا لش مرگتان یک کار مفید بکنید و فردا در خیابانها بریزید و شعار بدهید تا این امریکای جنایتکار از شما بترسد و حمله نکند. سپس تلویزیون شعار هایی که باید تکرار شوند را یکی یکی پخش می کند. اول از همه مرگ بر صهیونیسم! بعد مرگ بر امریکا، بعد مرگ بر فلانی و بهمانی و الخ ... و بعد از این همه «مرگ بر» ها، بالاخره «انرژی هسته ای حق مسلم ماست»


5- ساعتی بعد ، پخش دفاعیات خسرو گلسرخی از شبکه سوم.در آنجا گلسرخی با لحن کتابی به جای دفاع از خودش شروع می کند به گفتن از علی و حسین و اسلام و بعد «ییهو» سخنانش قطع می شوند و رحیم پور ارغندی کله کچل که اطلاعاتش درباره تاریخ و فلسفه و مکاتب به نام های مارکس و فروید و نوشته های کتاب معرف اسلامی پیش دانشگاهی محدود می شود، با استناد به همین دفاعیات (البته بخش های پخش شده اش!) نگاهی از خود راضی و عاقل اندر سفیه به جمع برادران انقلابی ریشو و خواهران چادری سیبیل دراز می فرماید که بله، یک سکولار یا ماتریالیست نمی تواند – جز به علت احساسات- برای عقایدش جان بدهد و در اینجا نقش مهم مخدر دین بر همگان روشن می شود


6- پس از شنیدن این بیانات ارزشمند، حضرت آیةالله العظمی فرزاد حسنی پیدایش می شود و مانند مادر مرده ها جفت دست را به زانوان مبارک می کوبد و می گوید «از کجا معلوم که این بدبخت (منظور گلسرخی مرحوم است!) هنگام مرگ شهادتین نگفته است؟» و بعد دوباره چون مرغ سرکنده این طرف و آن طرف می پرد و با نگاه پرسشگر متظاهرانه رو به دوربین ها تکرار می کند «خدا گواهه، خدا گواهه، بینی بین الله!» وضع ملت را ببینید که همچین موجود بوقلمون صفت و نان به نرخ روز خوری از یک طرف باید در خیابان های شهر با دوست دختر آنچنانی و باکلاسش ول بگردد و از آن طرف در برنامه کوله پشتی برایمان جانماز آب بکشد


7- گاهی از خودم می پرسم واقعا آخر و عاقبت کار ما چیست. آیا با این رسانهٴ مشوش که 24 ساعت هفته به تخریب عقل سلیم مردم مشغول است واقعاً راه نجاتی داریم؟ آیا اگر مردم می دانستند که تونی بلر حقیقتاً در مصاحبه اش چه گفته، وزیر دفاع امریکا چرا تکرار کرده که قصد حمله به ایران را ندارند، و مردم به یاد می آوردند که این آنها بودند که بر ضد شاه شوریدند و نه یک عده ملا و روحانی زالو صفت، وضعیت از این بهتر نبود؟ آیا اگر آقای رحیم پور ارغندی پایش را از شاه عبدالعظیم آن طرف تر می گذاشت، یا به کشورهای دیگر سفر می کرد، یا حد اقل «خرمگس» یا «نان و شراب» را می خواند و می فهمید در دنیا «سپینا» ها هم هستند، باز در جمع «خواهران و برادران» آن شر و ورها را می گفت؟ آیا مردم با مشاهده این دفاعیات به ذهنشان خطور نمی کند که «اااه، چه جالب! بیدادگاه شاه تماشاچی و بیننده و فیلم بردار داشته است، و متهم در آن آزادانه حرف می زند» و آن وقت ما فقط در کتاب خاطرات خلخالی می خوانیم که وقتی از او پرسیدند چرا جوانان مردم را حتی بدون محاکمه سر می برد با خونسردی جواب می دهد که اگر گناهکار باشند که هیچ و اگر بیگناه باشند به بهشت می روند! و این است منطق اسلامی آقایان

برچسب‌ها: